وضعیت فرهنگی و هنری فرش ایرانی بغرنج است


وضعیت فرهنگی و هنری فرش ایرانی بغرنج است به گزارش فاما کیش، هرمزگان یک مدرس رشته طراحی فرش اظهار داشت: با وجود حدودا ۳ دهه از آغاز آموزش آکادمیک و دانشگاهی، هنوز دانشجویان و طراحان فرش ایران نتوانستند، متوجه باشند که آن چه بعنوان طراحی فرش می آفرینند و آنرا به فرایند تولید می سپارند، صرفا یک بازی یا خلاقیت در جهت کسب درآمد نیست بلکه ابزاری است در دست آنها به جهت اینکه بخش مهم و ارزشمندی از فرهنگ تصویری سرزمین خویش را حفظ نموده و به آیندگان بسپارند.


علیرضا داور در گفت و گو با ایسنا، اضافه کرد: برای وضعیت فرش ایران دو منظر را متصورم که ابتدا منظر فرهنگ و هنری است چون که فرش ایران یک مصداق فرهنگی و هنری است و دیگری منظر درآمد زایی و کارآفرینی آن.
وی افزود: به باور بنده تا پایه های فرهنگ استوار نشود، چرخ اقتصاد منظم نخواهید چرخید و این آن چه است که تا به امروز از زندگی کردن درک کرده ام، ربط این مساله مصداقی است از آن چه ما امروزه درحال زندگی کردن آن هستیم، یکی از علل وضعیت بد اقتصادی این روزهای مردم از وضعیت فرهنگی آنها می آید که بیش ازحد انتظار وخیم است.
داور اظهار نمود: هر فرآیند درآمدزا، پول آور و اقتصادی پشتوانه ای دارد و این پشتوانه ورایِ تلاش، سرمایه و خریدار، درنهایت به فرهنگ ختم می شود، فرهنگ پشتوانه ی یک اقتصاد منظم، سرپا و پویا می تواند باشد. چگونه فرهنگی که از معنا تهی میشود و حتی مصادیق ظاهری ان هم کمرنگ شده است می تواند حامی فرآیندهای دادوستد باشد؟
استاد دانشگاه باهنر کرمان ضمن اشاره به اینکه فرهنگ مصداق هایی دارد، اظهار داشت: در تعریف فرهنگ می توانیم به مجموعه بی شماری از خصوصیت ها که در کنار هم جمع شده اند و کارکردی مشخص را به منظور زندگی معنادار مردمانی پیش می برند اشاره نماییم که مصداق های شاخص آن عبارتند از ادبیات، موسیقی، طعم، مزه و بو، خلق وخو و در نهایت تصویر.
وی بیان نمود: خداراشکر همچنان فرهنگ ادبی و زبانی ما سرپا است ولی بخش بزرگی از باقیمانده مصادیق فرهنگی ما تحت تاثیر اتفاقاتی، از حدود اصالت خود که به مثابه ستونی محکم است؛ دور شده اند. نباید گمان شود که منظور از اصالت صرفاً هسته های قدیمی سنتی فرهنگ است بلکه به نظر من اصالت به مجموعه خصوصیت های اصلی و مهمی گفته می شود که جامعیت و مانعیت را برای یک فرهنگ پیش می آورد. به بیان بهتر اصالت سبب می شود همه خصوصیت های مشابه، ذیل یک فرهنگ با یکدیگر جمع شوند و مانع می شود که فرهنگی با فرهنگ دیگر خلط شود.
وی افزود: از اواخر دوران قاجار که عکاسی وارد ایران می شود تا وقتی که نفت در ایران کشف می شود ما از این دوران شاهد آن هستیم که به آرامی مسائلی به فرهنگ ما اضافه می شود که در مواردی کاملا هسته اصلی یک فرهنگ را از بین می برد، از زمانیکه دانشگاه ها ازجمله دانشگاه هنر در ایران شکل می گیرند و متون هنری از فرانسه، انگلیسی و آلمانی به فارسی ترجمه می شود، خصوصیاتی آرام آرام برای فرهنگمان پیش می آید که اگر یک نگرش موشکافانه دراین باره نداشته باشیم نمی توانیم آنها را شناسایی نماییم، از این رو معیار زیبایی، درستی و امر صحیح در آثار فرهنگ عینی ما، آرام آرام با متر و معیار درستی که در غرب وجود دارد منطبق می شود
داور بیان نمود: نباید این اشتباه پیش آید ما نیازی به داد و ستد فرهنگی نداریم، هیچگاه چنین نیست و نبوده است. ولی آنجایی که اصالت فرهنگی ما از بین می رود خطر شروع میشود و ازنظر بنده مبحث از بین رفتن فرهنگ تصویری نسبت به دیگر مسائل فرهنگی در ایران بیشتر است. ما می دانیم بخش بزرگی از فرهنگ تصویری ما متأثر از فرهنگ مصر باستان است خاطرنشان کرد: خیلی از خصوصیاتی که ما در فرهنگ تصویری آنها را ارج می نهیم از خصوصیات مصر باستان است لیکن ما امروزه این تصاویر را چنان به زبان فرهنگی خود درآورده ایم که برای همه ما این تصاویر جامعیت دارد ما می توانم بگوییم این تصاویر ماهیت ایرانی خویش را دارد و آنرا از هنر مصر متمایز می کند.
وی بیان نمود: ما می بینیم که در تمام کتب معروف تاریخ هنر دنیا در مورد هنر ایران مطالب بسیار اندکی طبع شده است. از سویی دیگر به واسطه دروسی که اکثرشان بر مبنای متر و معیار غرب تدوین شده است و زیبایی را از منظر غرب تجزیه تحلیل و معرفی کرده است و در فرآیند آموزشی، درون ذهن هنر آموخته بازدارنده ای اساسی به وجود می آید،
برای مثال می توانیم به مبحث تقارن در هنرهای تجسمی اشاره نماییم. در هنر غرب ترکیب بندی متقارن چندان پسندیده نیست در صورتی که در تمام ۲۰ سده هنر منسجم ایران، تقارن یکی از ارکان مهم، تأثیر گذار هنر ایرانِ فرهنگی محسوب میشود. حال انکه با چنین وضعیتی هنرجویانی را تحویل جامعه می دهیم که با این که ایرانی هستند و درگیر هنر ایرانی هم شده اند ولی ذهنیتشان با محتوای هنر ایرانی متفاوت است و آنرا نادرست و نازیبا می پندارند.
استاد دانشگاه شهید باهنر کرمان تصریح کرد: بنده وضعیت فرش ایران را در منظر هنر و محتوا در زمانیکه در آن زندگی می نماییم خوب نمی بینم، از نظر من فرش فعلی ایران سفیر فرهنگی مناسب و خوبی برای فرهنگ تصویری ایران نیست، درصورتیکه درگذشته بوده است.

وی ضمن اشاره به اینکه درسهای زیادی از جمله: تاریخ فرش ایران و جهان، طراحی فرش، طراحی سنتی، رنگ و نقطه، مبانی رنگ در فرش، سیر تحول و تطور نقوش، شناخت طرح و نقش فرش ایران، جغرافیای فرش و… در رشته فرش وجود دارد که آنها مشخصاً به حدود فرهنگ و هنری فرش ایران می پردازند و قصد تربیت و ایجاد دانش و آگاهی را برای دانشجویان دارند، ولی هنوز اهمیت محتوا و کانسپت برای دانشجویان فرش ایران به ویژه گرایش طراحی مبرهن و مهم نشده است.
داور خاطرنشان کرد: تا حدود به ۸۰ سال پیش هنوز وضعیت تصویری فرهنگ ایران بهتر بود چونکه باکمی دقت متوجه آن می شویم که فرهنگ تصویری ابتدا در تزئینات وابسته به معماری، پس ازآن در منسوجات و درنهایت ادوات، ابزارآلات و وسایلی که در زندگی روزمره مورداستفاده بوده نقش می شده و بدین سان فرهنگ تصویری سینه به سینه منتقل می شده، لیکن از زمانیکه ما درگیر مدرنیته بر پایه متر و معیار غرب شدیم نخستین سنگر حفظ فرهنگ تصویری مان که تزئینات معماری بود را از دست دادیم و سپس تصاویر در ارتباط با پارچه را هم از دست دادیم و درنهایت در ادوات و وسایل هم این نقوش را نمی بینیم و امروزه تنها هنری که یک تنه فرهنگ تصویری ما را به پیش می برد فقط فرش ایرانی است.
وی با طرح این سؤال که آیا فرهنگ بدون محتوا حقیقت دارد یا خیر بیان نمود: جواب این سؤال خیر است، اگر ما بپذیریم که صاحب یک فرهنگ تصویری بوده ایم و امروزه هم صاحب بخشی از آن هستیم به این معناست که این ظاهر همه مقوله ی فرهنگ ما نیست.
داور افزود: زمانیکه ما محتوا و مفهوم را فراموش می نماییم و دغدغه اش را ترک می نماییم درگیر مسائلی می شویم، ازجمله این که چیزی را که به اشتباه بعنوان معیار سنجش درست به ما یاد داده شده و منتقل شده را استفاده می نماییم و از معیارهای فرهنگی خود غافل می شویم و به جهت اینکه فکر می نماییم باید کار فرهنگی انجام دهیم و فرهنگ تصویری خویش را حفظ نماییم، فقط درگیر ظاهر آن مبحث شده و باز آنجایی که از اصول خارج شده ایم، درگیر ایجاد خلاقیت های بی اصول می شویم و امروزه می بینیم که به سرعت و بدون در نظر گرفتن مسائلی که باید در رابطه با آنها بدانیم و یاد گرفته باشیم درحال خلاقیت و نوآوری عجیبی هستیم که فکر می نماییم می تواند فرهنگ تصویری مارا پویا و زنده نگه دارد که این اشتباه است.
استاد دانشگاه شهید باهنر کرمان تصریح کرد: ما در حدود فرهنگ هنری فرش ایران وضعیت وخیمی راداریم، از طرفی مزه تصویری مان عوض شده و در مواردی می بینیم که کسانی به خلق شیوه هایی در فرش که رویکرد گرافیکی دارند روی آورده اند و آنرا بعنوان طرح فرش به بازار می دهند با این تفکر که این طرح ها در بازار خریدار دارد که این کار اشتباه است. مگر هرچیز که در بازار مقبول است باید دغدغه یک زن یا مرد فرهنگی باشد؟ پس آگاهی هایی که کسب میکنیم تکلیف شان چه میشود.
وی افزود: اساساً یکی از دردهای مردمی که آگاهی ندارند اینست که هر مبحث جدیدی را زیبا می بینند، از این رو ما در حدود فرهنگی چیزی که درخور و شأن فرهنگ خود و کانسپت فرش باشد را دیگر تولید نمی نماییم و بشدت نقش گریز و شدیداً غربی شده ایم که این ها وضعیت وخیمی برای حدود فرهنگی فرش ایران به وجود آورده اند، ما یادمان رفته است که فرش یکی از مصداق های تصویری فرهنگ ایران است و ایران همان گونه که مصداق ادبی و زبانی دارد مصداق تصویری هم دارد و همینطور فراموش کرده ایم که فرش یکی از ستون های برپادارنده ی فرهنگ تصویری ما است و درنهایت باید بگویم که وضعیت فرهنگی و هنری فرش ما وخیم است و کانسپت و محتوا از بین بخشی از طراحان فرش ما رخت جمع کرده است.



1402/03/22
08:19:50
5.0 / 5
412
تگهای خبر: ابزار , بازار , خرید , ماهی
این مطلب فاما کیش را پسندیدید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۹ بعلاوه ۳

famakish.ir - حقوق مادی و معنوی سایت فاما كیش محفوظ است

فاما كیش

تجارت و گردشگری در کیش